happy every

یک شرکت سوئدی نیویورک امیدوار است که مد لباس سوئدی را روی سر خود بسازد و لباس های پشمالویی سوئدی را که 82 درصد آن معمولا نابود می شود، بپوشاند.

این شرکت، که توسط لیزا برگستند تاسیس شده است، تمام لباس هایش را در سوئد تولید می کند و تنها مواد سوئدی، مواد شیمیایی و دیگر مواد پلاستیکی را تولید می کند، به این معنی که آلودگی میکرو پلاستیکی وجود ندارد.

Bergstrand می گوید نیروی محرکه ایجاد یک سوئد جدید یک صنعت دو قطبی بود.

"از یک طرف، بحث در مورد ساخت لباس ها در راه پایدار بیشتر است، اما هر نام تجاری که در مورد پایداری صحبت می کند، هنوز لباس هایی را از مواد که تاثیر منفی بر محیط زیست دارند - مانند پلی استر و ترکیبات پلی استر" می گوید Bergstrand. "این شرکت ها همچنان سعی خواهند کرد حداقل چهار مجموعه از لباس ها را در سال به فروش برسانند، که هنوز بسیاری از آنها هنوز به محل دفن زباله ها و یا بدتر از این مجتمع زباله سوز است."


رقابت زیادی در بازار مد ثابت وجود دارد، اما Bergstrand اصرار دارد که بیشتر علامت های تجاری تنها با یک یا دو مسئله مقابله می کنند، نه اینکه در داخل و خارج از پایدار باشند.

"مصرفکنندگان عموما در موضوع بیشتر از پیام های بازاریابی که مارک ها را از بین می برند، خیلی سیر نمی شوند."

این شرکت در Norfjärden واقع شده است، یک شهر کوچک در شمال سوئد که در آن از Bergstrand می آید. بر طبق گفته Bergstrand، سوئد جدید دارای زاویه ای است که از طریق سر و صدا از بین می رود.

بعد از یک دوره سه ساله، باشگاه آشپزی مدرسه راهنمایی Stratford Northweste، که اکنون شامل دانش آموزان از دبیرستان مرکزی استراتفورد است، نخستین شام را در 3 دسامبر برگزار می کند.

به گفته پل فینکلستاین، که معلم نظارت باشگاه از زمان شروع آن در سال 2002 بوده است، علاقمندی دانشجویان به این باشگاه در چند سال گذشته کاهش یافته است و دانشجویان کافی نبودند که به مدت زمان شغلی برای آشپزی و خدمت رسانی نیاز داشتند اوقات فراغت به طور منظم در Cafe Avocado Screaming Northweste برای ایجاد باشگاه حیاتی است.

Finkelstein گفت: "من تا به حال برخی از دانش آموزان برای من امسال امتحان کردم و می پرسم آیا می توانیم آن را بازگردانیم." "بنابراین من رهبری خود را گرفتم و سپس ما به دانش آموزان استراتفورد مرکزی رسیدیم. بنابراین این ترکیبی از دو مدرسه است که در کنار هم قرار دارند، که عالی است.

در آماده سازی برای خدمت به هر یک از شام باشگاه، دانش آموزان روز با سرآشپز بازدید آماده ظروف و یادگیری مهارت های لازم قبل از خدمات صرف. سپس، در شب، سرآشپز نظارت می کند که دانش آموزان هر دو آشپزخانه و اتاق ناهار خوری را برای 50 دینر اجرا می کنند. در برخی موارد، این باشگاه برای بیش از 100 نفر در طول وعده های جمع آوری کمک های مالی برای علل مانند زمین لرزه ها در ژاپن و هائیتی پخته شده است.

روز دوشنبه، سرآشپز / صاحب AO Pasta Kris Schlotzhauer آموزش می دهد که دانش آموزان برای تهیه یک منو از گوجه فرنگی آلبوم گوسفند، پرتقال شخم زده، ناپولیتان خوراکی با پیتزایی و دسر و تریامیسو برای دسر آموزش دهند.

Schlotzhauer گفت: "من فکر می کنم زمانی که این (باشگاه) در استراتفورد رفتم، دور رفتم، و من چند سال پیش پشت سر گذاشتم و همیشه می خواستم به نحوی درگیر این موضوع باشم."

"... (منو) بسیار روستایی ایتالیایی است - بسیار شبیه آنچه که ما در رستوران انجام می دهیم. من فقط می خواستم چیزی سرگرم کننده و بعضی چیزها - مانند ما یک ماکارونی تازه، یک راویولی - که قبلا آنها را انجام نداده بودیم. »

با توجه به Finkelstein، این منو همچنین با برخی از دستورالعمل ها و تکنیک هایی که دانش آموزان در کلاس درس می آموزند، مطابق است. به عنوان مثال، هرچند آنها هرگز خوک شام نداشته اند، دانش آموزان به تازگی یاد گرفته اند که چگونه یک شکار را بشکنند. و در حالی که دانش آموزان لازانیا تازه از ابتدا پخته شده، آنها هرگز ravoli را ساخته اند.

با شلوغی بین 5:30 تا 7 بعد از ظهر، شام دوشنبه هر 30 دلار خواهد بود و تمام درآمد حاصل از غذا به باشگاه آشپزی منتقل می شود. برای رزرو رزرو، تماس بگیرید Avocado فریاد در 519-271-9740 بیرون. 307

شام دوم سال تحصیلی نیز برنامه ریزی شده است، این بار برای 14 ژانویه از ساعت 5:30 صبح شروع می شود. اگرچه این منو هنوز در سنگ قرار نگرفته است، آررون کارلی، سرآشپز اجرایی هتل The Bruce، گفت که وی کودکان را در آشپزی غذای محلی و کانادایی، با استفاده از غذاهای محلی و تازه، هدایت خواهد کرد.

"برخی از بهترین خاطرات من در دبیرستان من - من در اوهوا بزرگ شدم - برخی از بهترین خاطرات من در خانه بود، اگر بخواهید، اما بخشی از آن پخت و پز است. یادگیری نحوه ی انجام مهارت های آشپزی در دبیرستان فوق العاده بود. این لحظه بود این در دبیرستان بود و در کلاس پخت و پز بود و این لحظه ای بود که من گفتم: "من می خواهم این کار را برای حرفه ای انجام دهم".

کارلی می گوید که برنامه های پخت و پز کلوپ و ناتوسترن در کل باعث می شود کودکان به خوردن غذاهای تازه و سالم برای خود آموزش بدهند و مانع از نیاز به مواد غذایی منجمد و فست فود شوند، خصوصا زمانی که آنها بعد از دبیرستان به خانه می روند.

این که آیا شما کمی یا زیاد می نوشید، احتمالا برخی از شراب های باقی مانده در بعضی مواقع، به ویژه پس از کمال گرایی کریسمس. بطری باز نگه می دارد و برای سه تا پنج روز روزانه نوشیدنی می ماند، اما اگر هر ساله تر شود، از هر نوع ظروف، از بورگوینون تا بولونیس استفاده کنید. متناوبا، ماجراجویی تر باشد، شراب قدیمی خود را تا زمانی که 500ml دریافت کرده اید، صرفه جویی کنید و یک بطری از ورمو خودتان، یک شراب غنی شده با گیاهان دارویی معطر بسازید. این خوشمزه خدمت سرشار از یخ است یا به کوکتل شب یلدا علاقه مند به من، negroni (برای آن، فقط یک گلوله از هر یک از ورموت خود، جین و Campari خود را به یک شیشه و بر روی یخ با یک تکه نارنجی خدمت می کنند) .

ورمو شیرین خانگی خانگی
ورمو یک شراب استثنایی پیچیده و تلخ شیرین است که دارای گیاهان معطر است. این دستور سریع و ساده است. با توجه به آنچه که در دسترس شما دارید، سعی کنید سبزی ها و ادویه های مختلف را اضافه یا از بین ببرید تا دستورالعمل خاص خود را تغییر دهید. Mugwort یک عنصر کلیدی برای طعم تلخ آن است و به طور گسترده ای در وحشی رشد می کند، اما برگ های قاصدک (که آسان است برای شناسایی) جایگزینی عالی اگر شما نمی توانید هر شخصی خود را تغذیه. پور شراب 100ml را در یک ظرف کوچک و اضافه کردن ادویه جات، گیاهان و پوست پرتقال. برای جوشاندن، حرارت را به سمت پایین بچرخانید، روی آن بگذارید و 10 دقیقه بجوشانید. فشار را از طریق یک غربال یا الکلی خوب، بیت ها را از بین ببرید و مایع را به تابه برسانید.

بعد یک کارامل بزنید یک قاشق غذاخوری کوچک را روی یک گرمای متوسط ​​گرم کنید، روی قند ریخته و آن را دست نخورده باقی بگذارید تا آنکه در اطراف لبه ها ذوب شود. به آرامی با یک قاشق چوبی به هم بزنید تا کریستال های شکر به یک مایع طلایی تبدیل شوند و سپس به آرامی پخت و تمییز را ادامه دهید تا کارامل به رنگ قهوه ای طلایی غنی تبدیل شود که شبیه به رنگ آبی کم رنگ است. گرما را از بین ببرید و کمی کمی سرد کنید.

شراب تزریق شده را کمی کمتر از نقطه جوش تجدید کنید، سپس با دقت بر روی کارامل ریختید، تا زمانی که آن را حل کنید. بقیه شراب و شربت سیب را اضافه کنید و خوب هم بزنید. بگذارید خنک شود، سپس به یک بطری استریلیزه ریخته و در یخچال قرار دهید تا ظرف دو ماه نگهداری شود. خدمت بیش از یخ شسته و یا استفاده از کوکتل خود را.

אני רוצה לייעץ לך משהו: וזה תמיד להסתכל למעלה. הו, את כרכובים ואת שולי הגג אתה יכול לפספס! עפיפונים בעצים! הזרים הגבוהים, הנאים, עם צוואר ארוך וחלק. התבנית בעננים שנראית כמו חזיר - או שזה דוב? המתאר של בריטניה, בעוד האיחוד נמשך. פרסומות הלבנים הישנות על צדי הבניינים הוויקטוריאניים. הכתובות השנונות על גשר הרכבת. מעקות הברזל העולים, המתפתלים.

תמיד תסתכל. אם אתה גר בארץ: חפש את הכוכבים ואת קבוצות הכוכבים שלהם, או את מחקרי הספרים של בתי החווה, הציץ מבעד לחלונות. אם אתה גר בעיר: חפש את הזכוכית ואת הפלדה מתיחה גבוה יותר ויותר. אני אפילו אוהב את Shard. אם אתה בחו ל ו הולך ברחובות מאובקים, צרים איפשהו, להסתכל למעלה לראות את דפוסי השטיחים נזרק על מעקות מרפסת לאוויר.

מבט למטה תשואות פחות rewards. אותן הרגליים שהכרתם כל חייכם, גם אם נעולים בנעליים מרהיבות. אולי עלה סתיו מדהים, אדמדם, אבל תסתכל למעלה ויהיה עוד. כלבים וחתולים, כמובן, הם היוצא מן הכלל כאן. אבל להסתכל למעלה מגלה אוצרות חדשים תענוגות כל הזמן.

לקח לי כמה שנים לשים לב לדמות של אנטוני גורמלי על המכללה האקדמית אקסטר ברחוב ברוד באוקספורד. זה לקח לי רכיבה על הסיפון העליון של האוטובוסים (הדרך הטובה ביותר) כדי להבחין ציורי קיר מרובים של פרפרים ב Camberwell, דרום לונדון, לפני לומדים על מינים של פרפר כולם חגגו, במקור יליד לאזור (לחפש גם, לראות פרפרים בפועל). התמקדתי בבית הקפה שבראש הר סנודון, מטפסת במעלה המדרגות כשברכי החשופות נעשו בדוגמת אבנים קטנות, כדי שאוכל להמשיך הלאה. מעדתי על פני סטירה של עץ באמצע לונדון - בהייד פארק - ביתם של תוכי ירוק ליים מפוארים. הם יעלו וינקטו בפרוסות תפוחים אם תציע להם. בליברפול, מאיפה אני, סוג אחר של ציפור. שני ציפורים הכבד, 18 מטר גבוה עם מוטת כנפיים של 24 מטרים, נקרא ברטי ובלה, על גבי בניין הכבד (שנבנה בשנת 1911), צופה על העיר והים.

תסתכל במחסנים בברלין, ותפלא על אביזרי האור של הבאוהאוס - אם אתה נכנס לסוג כזה, שאני. במוסקבה, תקרות קישוט המפורסם של תחנות הרכבת התחתית הם כמו אטרקציה תיירותית כמו הכיכר האדומה. להרים את הראש כדי לדחוף דרך לרוץ קשה. תן את שרירי הכתף הפסקה מן כיפוף כפול בטלפון כאשר יושבים ליד שולחן או עושה מכשול של עצמך על המדרכות. לפעמים כל מה שנדרש כדי לקרקע את עצמך, הוא להטות את ראשו לאחור ולשקוע במרחבי השמים הבלתי נמנעים.

ממש לפני השקיעה ליד עמוד, אריזונה, צעדו תהלוכה של האנושות במעלה השביל החולי, באורך של קילומטר וחצי לעבר פרסת הפרסה. הם באו מכל העולם. כמה מהם נשאו קופסאות של מקדונלד'ס צ'יקן מקנאגטס, אחרים צ'וואווה מערסל וכמה גברים הסתיר טבעות אירוסין בכיסים שלהם. אבל כמעט לכולם היה דבר אחד מוכן: טלפון סלולרי לצלם תמונה.

פרסת פרסה היא אחת מנקודות ההשקפה המפורסמות ביותר של המערב האמריקאי. מ צוק תלול אבן רק כמה קילומטרים מחוץ לגן הלאומי גרנד קניון, המבקרים מקבלים מבט של עין הציפור של נהר קולורדו האמרלד כפי שהוא עושה פרסה 800ft מתחת. מאות קילומטרים מכל עיר גדולה, ושוכן בלב ליבה של ארץ הקניון הדרומית-מערבית, פרסת הפרסה היתה פעם בודדה כמו שהיתה יפה.

"זה היה רק ​​מקום מקומי לטיולים משפחתיים", נזכר ביל דיק, בן 73, שחי ב -38 שנה ושירת שלושה מושגים כראש העיר. "אבל עם המצאת הטלפון הסלולרי, דברים השתנו בן לילה".

פרסה פרסה היא מה קורה כאשר חלקת אדמה ציבורית הופך #instagramfamous. במהלך העשור האחרון התפשטו תמונות כמו אש בשדה קוצים על מדיה חברתית, ותפסו את 7,000 תושבי "פג'" ומנהלי קרקעות מקומיים.

לדברי Diak, הביקור גדל מכמה אלפי מבקרים בשנה היסטורית ל 100,000 בשנת 2010 - השנה Instagram הושק. עד 2015, כ 750,000 אנשים עלו לרגל. ביקורים השנה צפוי להגיע ל -2 מיליון דולר.

מספרים המשמשים לשיא בקיץ אבל תיירים זרם עכשיו כל השנה - כמעט 5,000 ביום. והתהילה באה עם צד אפל. בחודש מאי 2018, אדם של פיניקס נפל למותו כאשר הוא החליק את קצה הצוק. בשנת 2010, תייר יווני מת כאשר סלע מתחתיו פינה את מקומו, אמרה המשטרה, כפי שצילם. כמו מותו האחרון של זוג שצילם ביוסמיטי, האירועים עוררו שאלות מטרידות לגבי מה שקורה כשהטבע הולך ויראלי.

"מדיה חברתית היא מספר אחד הנהג", אמר Maschelle Zia, שמנהלת פרסה Bend עבור גלן קניון אזור בילוי לאומי. "אנשים לא באים לכאן לבדידות, הם מחפשים את התמונה האיקונית".

ברחבי אמריקה, הפארקים הלאומיים ואדמות הציבור עומדים בפני משבר של פופולריות. טכנולוגיה, שיווק מוצלח ותיירות בינלאומית הביאו לעלייה בביקור בניגוד לכל מה שראינו בעבר. בשנים 2016 ו 2017, את הפארקים הלאומיים ראה חסר תקדים 330.9 מיליון מבקרים, הגבוה ביותר שנרשם אי פעם. זה לא רחוק מאוכלוסיית ארה"ב עצמה.

שבילים backkountry הם clogging למעלה, כבישי ההר הם מתעבות עם התנועה, נופים ציוריים הם morphing לתוך scrums selfie לוקח. ובתוך כך, מה הכי אהוב עליהם מסתכן לאיבוד.

یک روز طولانی شده است: یک نشست بعد از دیگری. دفتر خود را ترک کنید، خوشبختانه روز کاری در نهایت به پایان رسیده است. شما می توانید تا ساعت های اولیه شبکه، شبکه، اما به نوعی درخواست تجدید نظر نمی کند. آنچه که بیشتر از هر چیزی نیاز دارید، استراحت و استرس است.

شما ممکن است وسوسه شوید به مقابله با پادزهر های محبوب Scandinavian به استرس، لگوم و Hygge تبدیل شوید. اما آیا آنها واقعا خوب هستند؟ لنگ، یک کلمه سوئدی، می تواند به عنوان "در تعادل کامل" یا "فقط درست" ترجمه شود. کجا لگوم حکومت می کند، همه چیز همان است که باید باشد. سهم حفظ شده است: نه بیش از حد و نه خیلی کم است ... که در آن مشکل وجود دارد. اگرچه لگوم تقریبا تمام جنبه های یک زندگی سالم را پوشش می دهد، اما خردگرایی آن با واقعیت های دنیای مدرن سازگار نیست. مشکل لگوم با تأکید آن بر اینکه یک شخص خوب باشد: یک شخص خوب هرگز نمیتواند واقعا آرامش یابد. آنها بیش از حد مشغول به طور دائم در معرض عواقب اخلاقی هر تصمیم کوچکی هستند که باعث می شوند. "من می توانم یک قوری خوب از هومس برای لذت بردن از شام بخرم، اما آن گلدان پلاستیکی که در آن قرار دارد، برای محیط زیست خیلی بد است."

در عین حال، دانمارک به خاطر hygge خود شناخته شده است - محیطی را در بر میگیرد و در زیبایی و آرامش بخشیدن به آن ظاهر می شود. Hygge یک لیوان شکلات داغ است که در نزدیکی یک آتش باز، پتوهای پشمی پشمی و یک ردیف ستونهای چرمی در قفسه کتاب قرار دارد. این تصاویری است که ما در مجلات طراحی داخلی و Instagram مشاهده می کنیم. و این شکست آن است: نه همه ما داریم که روزهایمان را در کاسه مروی بپوشانیم، روی صندلی آرن جاکوبسن که در شبهای پایانی طوفانی است، بر روی صندلی بنشینیم. Hygge مانند یک فیلم دیزنی است که هیچ جایی برای غلبه بر زندگی واقعی ندارد.

اما یکی دیگر از گزینه Scandi وجود دارد - مسیر فنلاند به شادی. بر خلاف همسایگان دوست داشتنی ما، فین نه بر لگوم یا hygge است، بلکه kalsarikänni، اصطلاح به معنای "نوشیدن در خانه، به تنهایی، در لباس زیر". این ممکن است فریبنده باشد اما در قلب این رویکرد یک ایده دموکراتیک است. "Pantsdrunk" نیازی نیست که خودتان چیزهای کوچکی را که خوشحال میشوید یا اینکه در مبلمان Instagrammable Scandi خرج کنید و خانه خود را با شمعهای محراب بیشتر از یک کلیسای کاتولیک بخرید، رد کنید. مقرون به صرفه، مشخصه آن است، ارائه یک درمان واقعی برای استرس روزمره است. به همین دلیل است که انتخاب این شیوه زندگی ضدضعیلی از تظاهر و تظاهر است: یکی از تصاویر پس زمینه در Instagram در حالی که لباس های شلوار نازک نیست. Pantsdrunk واقعی است. این در مورد اجازه رفتن و خود بودن است، هیچ تأثیری و عملکردی ندارد.

جورج کلونی، جرج کلونی، با Robert Downey Jr سر و کار داشت و جسی آرمسترانگ، نویسنده ی نمایشگاه، احتمالا بسیار هیجان زده بود.

آرمسترانگ به یاهو فیلم انگلیس گفت: "پنج سال استراحت و همه چیز متوقف شده است - با داونی جار اجازه دادن به گزینه خود را از دست داد و پروژه در" توسعه "گیر افتاد من فکر می کنم آن را در حال حاضر در دسترس دوباره است بنابراین اجازه دهید این مصاحبه تبلیغاتی که شخص دیگری می توانید آن را انتخاب کنید. ، صدایی دردناک کمی غمگین است. "این در حال حاضر ساخته نشده است. این در جهنم است! این پیشرفت نیست اما ما می خواهیم آن را انجام دهیم. "

متأسفانه، این یک داستان معمولی است که برای صدها ایده ای از صدای مناسب و معقول است. حقوق فیلم به نمایش های تلویزیونی، مقالات روزنامه ها و کتاب ها اغلب توسط تولید کنندگان هالیوود تکه تکه شده (فقط برای جلوگیری از ابتلا به کسی دیگر) و هیچ چیز از آنها به دست نمی آید.

در این مورد، این شرم خاصی است، زیرا تمام تاریخچه ی شما یک قسمت واقعا خوب است - با توبی کیبل بازی کردن یک مرد با ایمپلنت مغزی که اجازه می دهد خاطرات خود را دوباره پخش کند - و بدون شک برای یک فیلم جالب ساخته شده است.

آیا این واقعیت که به نظر می رسد خیلی شبیه به دیوانه وار در آینده کری فوکونگا است با آن چه در ارتباط است؟ در هر صورت، اگر شما چند میلیون و کمی در صنعت فیلم، جسی آرمسترانگ می خواهد از شما بشنود.

SAN JOSÉ، CA، USA - ممکن است او ویمبلدون را که می خواست کاملا نداشته باشد، اما Madison Keys برای نوسان در آمریکای شمالی تنظیم شده است.

جهان شماره 12 از مسابقات قهرمانی در دور سوم خارج شد و در سه بازی به اوجینیا رودینا شکست خورد - اما به عنوان آخرین قهرمان بانک کلاسی غرب در استنفورد قبل از مسابقه به خانه جدیدش در سن خوزه منتقل شد فرصت بازگشت به خانه.

او گفت: "پس از چندین هفته، همیشه خوشحال میشویم که به ایالات بازگردیم و می دانیم که شما برای مدت زمان طولانی اینجا هستید"، او به خبرنگاران در موزۀ جدید "موبالدا سیلیکون ولی کلاسیک" گفت.

این 23 ساله در سال گذشته در استنفورد موفق به پیروزی از اخراج آسیب و جراحی به مچ دست چپ او شد. هنگامی که او در این مسابقات وارد شد، او چهار ماه به پیروزی پشت سر گذاشت و فقط خوشحال شد که به عقب برگردد و احساس خوبی داشته باشد.

او گفت: "من خیلی طولانی بازی کردم زیرا من درد داشتم و خوشحال نبودم." "من فقط نمیتوانم اجازه دهم خودم دوباره به آنجا برگردم. من کار خودم را دوست دارم، دوست دارم این کار را انجام دهم. اگر دوباره در موقعیتی قرار بگیرم که در آن احساس می کنم که احساس می کنم، باید چیزی عوض کنم. وقتی خوشحالم من خوب بازی میکنم - نمیخواهم بدبخت باشم؛ زیرا این شغل شگفت انگیز است و چیزی شگفت انگیز که میتوانم انجام دهم.

"بدیهی است که همه ما روزهای بدی داریم. من فقط سعی می کنم در سال گذشته در استنفورد به یاد داشته باشم که" من دو بار پیروز شدم "! چیزها می توانند خیلی سریع تغییر کنند. "

مدتها پیش در کهکشان دور و دور، جنگ ستارگان وجود نداشت، و کسب و کار و هنر فیلم ها کاملا متفاوت بود.

بله، از لحاظ فنی فقط 42 سال زمین زمین و در کهکشان راه شیری ما بود، اما قبل از استودیو ها درباره "franchises" (خارج از ایستگاه های برگر پادشاهان و موبایل)، "چادر"، "جهان سازی" یا بازاریابی توده ای (اسباب بازی) به عنوان یک عامل در دادن یک پروژه سبز سبز. پیش از آنکه یک فیلم بتواند در حدود یک میلیارد دلار جایگزین شود. زمانی بود که هنوز جدایی بین فیلم های A و B وجود داشت، به این معنی که فیلم های علمی تخیلی / فانتزی بودجه بندی شده و به صورت های مختلف پخش شده و به یک بازار طاقچه تبدیل شده اند. ما از یک دوران استقلال حیرت انگیز در هالیوود دور شدیم، که در آن فیلم های بزرگ شده بود که هرگز در ایالات متحده نبوده است - در میان آنها بانی و کلاید، فارغ التحصیل، نیمه شب کوبوی، M * A * S * H، The Godfather ، و راننده تاکسی - مخاطبان بزرگ و پاسخگو را جلب کرد. هیچ کمیک کمیک وجود نداشت که نوجوانان نوجوان بتوانند نیروهای خود را در زمینه بازاریابی و پوشش رسانه ای فیلم ها با افراد شلیک اسلحه های اشعه به هم متصل کنند.

من 15 ساله بودم که اذان را دیدم - اولین باریک "مدرن" بود که در تابستان 1975 در اولین شب بازش بود. این یکی از تجربیات بزرگ سینمای من در زندگی من بود. از اولین ضرب المثلی از نمره جان ویلیامز به انفجار ارگاسم یکی از بدترین هیولا های فیلم - یک هیولا به ندرت دیده می شود، به این دلیل که کوسه های مکانیکی به نحوی خیلی بد کار می کردند که مدیر جوان درخشان، استیون اسپیلبرگ و ویراستار وی Vea Fields ، مجبور بود بر روی آن برود - ما می دانستیم که بازی تغییر کرده است. من هرگز در یک تئاتر بسته بندی شده ای احساس نکردم. آرزو می کنم که آنجا باشم

دو سال بعد، جرج لوکاس، یکی از اعضای اسپیلبرگ، سر و صدای زیادی داشت که تغییری در بازی داشت. من شاهد جنگ ستارگان بودم (قسمت Episode IV: New hope attached to title) هفته بعد از باز شدنش، در یک تئاتر بزرگ و کامل. به عنوان یک تکه فیلم سازی، آن جاش نبود. این بازی متغیر بود (به نوعی)، تیراندازی ها به صورت یکسان در هر کلاس درجه B قرار داشتند و اوج هم بسیار قابل پیش بینی بود. اما دشوار نبود که در تردید قرار بگیرد. من هرگز چیزی را تجربه نکردم مانند اثر اولین سفینه فضایی که به نظر می رسد به سمت راست بالای سر و روی صفحه نمایش برود. همانند بسیاری از مردم، من با صحنه کینتینا مخلوطی از کازابلانکا، ستاره دنباله دار و غربی های قدیمی، از صحنه غرق شدم. من نمره پر انرژی LP از جان ویلیامز را از دست دادم، با باز کردن رزمی مضحک و انگیزه های نوآورانه، یکی از دلگرمی ها و دیگری (برای دارت وایدر) به عنوان بهترین چایکوفسکی تکان دهنده بود. به عنوان یک استودیوی Ealing و Hammer buff، من بهشت ​​را دیدم که نشان می دهد Alec Guinness و Peter Cushing - به من خوشامد با داوید پرووسی، وزنه برداری تحت لباس Veder که قبلا هیولا در آخرین ظاهر کوشینگ به عنوان دکتر Victor فرانکشتاین چیزهای بی اهمیت ترسناک!

هر کارگردانی دارای قله ها و دره های خود است، اما کار راب رینر چنان بالا و پایین افتاده است که فقط در مورد آن فکر می کنید سرگیجه دارید. او در اوج خود، از کارهای عجیب و غریب استودیویی خسته شد، مانند ساده ترین چیز در جهان؛ در کمترین حد خود، شما تعجب کردید که چگونه در جهان هر کسی فکر کرد که هوشمندانه بود که این پول را برای ساختن یک فیلم به این پول بدهد. رینر می تواند یک کارگردان سفر کننده نامیده شود، مگر اینکه کارگردان پیشاپیش می تواند یک فیلم را با اعتماد به نفس به عنوان زمانی که هری مت سلی، و یا به عنوان آنارشیک به عنوان این ضربه نخاعی، یا کسی که به عنوان بسیاری از تن به عنوان عروس پرنسس؟ حرفه رینر خیلی بالا و پایین است تقریبا غیرممکن است که طبقه بندی شود.

راینر مانند رون هوارد، رینر از تلویزیون بیرون آمد و یک بخش از جمعیت وجود دارد که او را همیشه به عنوان "ماتهد" شناخت. بخش دیگری وجود دارد که او را به عنوان بسکتبال سیاستهای لیبرال شناخته است که او را در جنوب پارک نسل کامل پیش. اما برای حدود یک دهه، رینر فرانک کاپرا، بخشی از بیل وایلدر بود. این همه از او دور بود، اما در سال های اخیر، او نشان داده است که تلاش برای انجام پروژه های مختلف - پروژه هایی که او را حداقل کمی نزدیک تر به ستاره او یک بار بود.

با انتشار شوک و هیجان، 20 فیلم سینمایی تئاتری، ما به کار حرفه ای رینر نگاه می کنیم. بحث های زیادی در مورد هفت یا هشت فیلم برتر وجود دارد. در زیر آن؟ موفق باشید اگر حتی می توانید هر یک از آنها را به یاد داشته باشید.